اثرات بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ هنوز هم در بسیاری از نقاط جهان احساس میشود. بسیاری از مردم، همچنان تحت تاثیر ناملایمات اقتصادی هستند: بدهی های دانشجویی رو به افزایش است، نرخ بیکاری در برخی نقاط، هنوز هم بالاست و به دلیل وجود شاخص های نگران کننده، ترس از یک بحران دیگر در ذهن مردم وجود دارد. اما برخی کسب و کارها با موفقیت از بحران عبور کرده اند و طبق تحقیقات ما، علت موفقیت آنها، تمرکز بر حوزه برندینگ و قیمت گذاری بوده است. سوال اینجاست که چطور موفق شده اند؟ چه چیزی میان این کسب و کارها و رقیبانشان تمایز ایجاد کرده است؟ نوآوری؛ مزیت رقابتی عصر جدید: تبلیغات، طراحی محصول و وب، بسته بندی، هویت، استراتژی و وعده ثبات برند، همه از اجزای جدایی ناپذیر بازاریابی اند که وجودشان لازم است اما برای عبور از بحران، کافی نیستند. وقتی خطرات ما را احاطه کرده اند، برای آنکه بقای خود را تضمین کنیم، باید از تکنولوژیهای جدید و تحقیقات و نظرسنجی برای پیشبینی دورنمای رقابتی استفاده کنیم. به اعتقاد ما، نوآوری یکی از بهترین نمونه های مزیت رقابتی است و با اینکه ریسک کردن و امتحان ایده های جدید همیشه ترسناک است .در قرن بیست و یکم، چارهای نداریم جز اینکه ریسک پذیر باشیم در اقتصاد قرن بیست و یکم ،ریسک کردن یک ضرورت است، مزیت وزیبایی نوآوری، به همین ترسناک بودنش است. اگر یک کاری ترسناک نباشد، احتمالا نوآورانه هم نیست…
اگرچه کاهش هزینه ها در طی رکود، عاقلانه به نظر می رسد، اما عدم حمایت از برندها یا بررسی نیازهای درحال تغییر مشتریان مهم، می تواند عملکرد شرکت را در دراز مدت به خطر اندازد. شرکتهائی که نیازهای مشتریان خود را به زیر ذرهبین می برند، به اقدامی صحیح دست می زنند تا از این رهگذر به تنظیم استراتژیها، تاکتیکها، و ارائه محصولات مناسب با تقاضای در حال تغییر مشتریان نائل آیند و بدین ترتیب بهترین موقعیت را چه در دوران رکود و یا پس از آن برای خود فراهم آورند. درک روانشناسی رکود:
در دوران پر زرق و برق رفاه و اوج اقتصادی، بازاریاب ها ممکن است فراموش کنند که افزایش فروش تنها متأثر از تبلیغات مناسب و محصولات جذاب نیست. خریدها مبتنی بر درآمد، احساس اطمینان در مورد آینده، اعتماد به کسب و کار و اقتصاد، و پذیرش سبک زندگی و ارزش هائی که مصرف را تشویق می نماید، به انجام میرسد. اما با تمام این حساب و کتابها، این رکود از رکود بزرگ (۱۹3۰ ) تا کنون ، بی سابقه بوده است. موج اخبار بد اقتصادی موجب از بین رفتن اعتماد و قدرت خرید گردیده است و مشتریان را به سمت و سوی تنظیم رفتارشان بر اساس روشهای پایه ای و شاید مداوم و با ثبات ، سوق داده است.آنان اکنون دریافته اند که صرف مخارج در بیشتر دو یا سه دهه گذشته در اروپا و آمریکا بر پایه هائی سست و قرض و ذخیره های روبه کاهش بنا نهاده شده بود. بازاریاب ها به مصرف کنندگان در تعریف زندگی خوب از نظر مادی کمک می کردند و به آنان اصرار می نمودند تا فراتر از ابزارهایشان زندگی کنند. در دوران ذوب شدن یخهای بی اعتمادی، مصرف کنندگان به حجم بالائی از صورتحسابها، در آمدهای ثابت و یا روبه کاهش، و کمبود تخم مرغهای داخل سبدشان، مواجه می شوند…
شرایط رکود چه تأثیری بر کسب و کارها داشته است؟ با شروع سال ۹۷ نقشه های زیادی نقش بر آب شد. اکثر کسب و کارها که با گذشت ۲ سال از شرایط نسبتا پایدار، چشم انداز مناسب تری را برای خود ترسیم می کردند و خواب های شیرینی برایکسب و کار خود می دیدند، ناگهان وقتی صدای طوفان را از دور شنیدند، بساط خود را جمع کردند و کرکره ها را پایین کشیدند که مبادا این طوفان دامن آن ها را بگیرد. در هر حال تحریم و عواقب آن برای هیچ کس خوشایند نبوده و نیست.
ولی دیر یا زود باید بپذیریم که شرایط فعلاً این طور پیش می رود و ما در مقابل، این قبیل ریسک های سیستماتیک دست پایین را داریم.
این روزها، اگر پای صحبت صاحبان کسب و کارهای مختلف بنشینید، می بینید که اکثر آن ها دست از کار کشیده و منتظر قضا و تقدیر هستند. ولی ما اساسا معتقدیم که انفعال اگر نتیجه بسیار بدتری را برای ما رقم نزند، قطعا به بهبود شرایط هم کمکی نخواهد کرد. بنابراین در این جاده برفی و کولاکی، حرکت آهسته و هوشیارانه بهتر از توقف مطلق است؛ چرا که اگر توقف کنیم قطعا زیر برف مدفون خواهیم شد ولی در صورتی که با احتیاط حرکت کنیم، اگر در دره سقوط نکنیم جان سالم به در خواهیم برد. با این استدلال به نظر می رسد که کسب و کارها باید با احتیاط، به فعالیت خود ادامه دهند.
یکی از مهم ترین مسائل در این برهه، بحث بازاریابی و تبلیغات است و یکی از مهم ترین انواع بازاریابی، بازاریابی آنلاین است که به کمک استراتژی های مارکتینگ در دوران رکود اقتصادی، می توانید بهره وری آن را تا حد زیادی افزاش دهید.
شرایط اقتصادی مانند یک سال دارای چهار فصل است. تابستان اقتصادی یا همان دوره رونق اقتصادی، پاییز اقتصادی(رکود اقتصادی)، زمستان اقتصادی (دوره بحران اقتصادی)، بهار اقتصادی(رونق اقتصادی). این چهار دوره اقتصادی مانند چهار فصل سال یکی پس از دیگری فرا می رسند و مدیران باید برای مواجه با دوره های مختلف اقتصادی آماده بوده و استراتژی مناسب هر دوره را در زمان مواجه به کار گیرند. اما قبل از اینکه در مورد روش ها و استراتژی های مواجه در دوره هایاقتصادی رکود و بحران صحبت کنیم لازم است در ابتدا شرایط و خصوصیات هر دوره به اختصار بررسی گردند.
دوره رونق جذاب ترین دوره اقتصادی برای کسب و کارهاست چرا که توان خرید مردم در این دوره در بالاترین حد است. لذا در این دوره تقاضا برای کالاهای عادی و کالاهای لوکس در حداکثر خود است. به تبع میزان عرضه این کالاها نیز در این دوره به بیشترین سطح خود می رسد. در دوره رونق اشتغال در بیشینه خود قرار دارد و ورود شرکت های جدید به بازار به وفور به چشم می خورد. در عین حال سرمایه گذاری شرکت ها برای توسعه واحدهای خود در این دوره بسیار زیاد است و به دلیل تقاضای زیادی که برای کالاهای زیرساختی مانند آهن و سیمان و انرژی وجود دارد قیمت این کالاها هم با افزایش همراه است.در دوره رکود بیکاری افزایش می یابد و توان خرید مردم نیز کاهش. هر چند در این دوره تقاضا برای کالاهای عادی هنوز بالاست اما تقاضا برای کالاهای لوکس کم می شود…