کلمه تبلیغ واژه ای عربی می باشد که به صورت مصدر متعدی بر وزن “تفعیل” از ماده “بلغ” به معنای “رسانیدن” ثبت شده است. البته در زبان فارسی این معنا کمتر بکار می رود ولی با حفظ ماده و تغییر در محتوا زیاد استفاده میشود که همان تبلیغ اصطلاحی میباشد.
در زبان فارسی مرحوم دهخدا، معنای اصطلاحی رایج آن را چنین ضبط نموده است:
رسانیدن عقاید دینی یا غیر آنها با وسایل ممکنه. ملک الشعرای بهار برای این واژه معادل فارسی آوازه گری را پیشنهاد داده است که چندان مقبول طبع عوام و خواص نیفتاده و در کل “تبلیغ” در معنای اصطلاحی مذکور رواج بیشتری دارد.
در زبان انگلیسی برای رسانیدن این معنا واژگان متعددی وجود دارد از آن جمله : واژه Propaganda است که به معنای تکثیر کردن، بارورساختن، پروراندن و زاد و ولد کردن است و به “باورساختن” و “پرورش باورها” نیز اطلاق میشود.
این واژه خود از نام و عملکرد congregatio de propaganda fide یا “مجمع تبلیغ و ترویج ایمان” مشتق شده است. مجمع مزبور سازمانی متشکل از کاردینالهای کاتولیک بود که در سال 1622م. به منظور فعالیت های مذهبی تأسیس گردید. برای بسیاری از کاتولیک های رومی ممکن است این واژه حداقل در فرهنگ واژه های مذهبی و کلیسایی واژه ای قابل احترام باشد، اما برای بسیاری از مردم یادآور سبعیت و اهداف دروغین جنگ های جهانی اول و دوم و عملکرد وزارت تبلیغات نازیها و عهد شکنی های سیاست مداران است .
اصطلاح تبلیغات سیاسی معنای رایج واژه تبلیغ به شمار می آید که به طور عمده در خلال جنگ جهانی اول رواج یافت. این اصطلاح به قراین متعددی در ذهن مردم تداعی کننده نشر دروغ، نیرنگ و شستشوی مغزی بوده است و هدف آن را سخن پراکنی و نشر اطلاعات و آرای فریبنده، یکسویه و مغرضانه میدانند.
به اعتقاد پارتکانیز 1 و ارنسون 2 تبلیغات سیاسی عبارت است از طرح یک طرفه عقاید و دیدگاه ها، به نحوی که مخاطب را به گونه ای داوطلبانه و از روی اختیار به پذیرش آن وادار سازد، چنانکه گویی این در اصل فکر و نظر خود او بوده هست.
پروپاگاندا تلاشی است سنجیده و منظم برای شکل دادن به ادراک ها، ساختن یا دستکاری کردن شناخت ها و هدایت رفتار برای دستیابی به یک پاسخ که خواسته مورد نظر مبلغ را تقویت میکند. پروپاگاندا تلاشی است، برای برقراری ارتباط مستقیم و هدایت شده با هدفی که از پیش تعیین شده است.
افزون بر این پروپاگاندا میکوشد در یک حوزه معین، دارای اطلاعاتی باشد و پاسخها برای تبلیغ چنان دستکاری شوند که بتوان آنها را در آن حوزه معین نگهداری کرد. (جاوت و اودائل)
کمونیستها به واژه propaganda واژه Agitation به معنای تهییج و تحریک را افزوده اند که به اختصار با واژه Agitprop از آن یاد میشود. این واژه ترکیبی، ابتدا از سوی گئورگی پلخانف 3 نظریه پرداز مارکسیست و سپس لنین در بیانیه “چه باید کرد؟” (1902) استفاده شد.
لنین در تشریح این واژه ترکیبی، تبلیغ 4 را به معنای استفاده مستدل از بحث های تاریخی و علمی برای آموزش افراد حزبی روشنفکر و تحصیل کرده یا به عبارت دیگر افراد آگاه و مطلع و تهییج 5 را به معنای استفاده از شعارها، تمثیل ها و نیمه حقایق به منظور بهره گرفتن از نارضایتی افراد کم سواد به کار برده است.