تفاوتهای بازاريابی و تبلیغات اينترنتی با سنتی

اينترنت به عنوان يک پارادايم بازاريابي جديد مطرح شده است. در اين ديدگاه، اينترنت يک مدل کاملا جديد است که بازاريابي در آن انجام ميشود. اگرچه در اين درس نشان داديم که بسياری از مدلهای بازاريابي ايجاد شده و مفاهيم آن را ميتوان برای اينترنت به کار برد. تفاوت اصلي موجود در روشي است که تراکنشهای بين شرکتهای مختلف درگير در فرايند بازاريابي انجام ميشود. توجه داشته باشيد که توضيحات آنها به شبکه جهاني وب برميگردد که به آن، عنوان محيط کامپيوتری ابررسانهای عمومينام دادهاند. آنها شبکه جهاني وب را به صورت ابزاری ميبينند که مدل روابط چندبه چند را برقرار ميسازد. به کمک اين ابزار، مشتريان ميتوانند با رسانه ارتباط برقرار کنند و سازمانها ميتوانند برای اين رسانه محتوی توليد نمايند. تفاوت اصلي آن با محيط های بازاريابی و تبلیغات سنتي اين است که مشتريان ميتوانند برای اين رسانه، اطلاعات تجاری فراهم نمايند، حال اين ادعاها را با دقت بيشتر مورد بررسي قرار ميدهيم .

اينترنت يک رسانه چند به چند است

اين نکته به توانايي اينترنت در تبادل اطلاعات ميان مشتريان و تهيه کنندگان برميگردد. يک رابطه چند به چند، ارسال اطلاعات به چندين شرکت کننده است و روابط بين مشترکين در يک بحث، chat room يا يک اجتماع مجازی را دربرخواهد گرفت. گرچه اين تکنيک ها اغلب درموضوعات تجاری و برای پشتيباني از مشتری بکار ميروند، نميتوان آنها را به عنوان روش برتر برای برقراری ارتباط روی وب دانست. اين رسانه در حال حاضر يک به چند است. يک شرکت، اطلاعات ايستای خود را روی يک وب سايت ايجاد ميکند که توسط تعداد زيادی از مشتريان مورد بررسي قرار ميگيرد. اين ترتيب يک به چند، مشابه روش بازاريابي سنتي با استفاده از رسانه تبليغات گروهي است. اين ترتيب فعلي در آينده عوض خواهد شد. درحال حاضر، بسياری از سايتها به دنبال راه اندازی صفحات وبي هستند که به طور خاص برای مشتريان پيکربندی شده اند و روابط يک به يک را امکانپذير ميسازند.گرچه ميتوان اين نکته را مورد بحث قرار داد که بازاريابي يک به يک، شيفت پارادايم محسوب نميشود بلکه فقط متدی است برای رسيدن به بازاريابي مستقيم با استفاده از رسانه های مفيد و جديد.

تفاوتهای بازاريابی و تبلیغات اينترنتی با سنتی

مشتريان ميتوانند با رسانه ارتباط برقرار کنند

در بازاريابی  و تبلیغات به روش سنتي، مشتريان نميتوانند مستقيما پيام را کنترل کنند يا به راحتي درخواست اطلاعات بيشتر داشته باشند، ولي اينکار از طريق شبکه جهاني وب قابل انجام است و نماينده يک تغيير چشمگير مي باشد. برای مثال، يک کاربر ميتواند تبليغ banner يک فراهم آورنده سرويس مالي را ببيند که او را ترقيب ميکند تا ميزان وام موردنيازش را وارد کند تا امکانات مختلف برای نحوه بازگرداندن وام گرفته شده از آن سازمان را به او نمايش دهد. علاوه براين، زمانيکه روابط از طريق پيامها انجام ميشود، مشتری بيشتر با موضوع درگير ميشود. بايد ذکر کرد که رسانه سنتي، فرمهای مختلف رسيدن به تاثير مشابه را يکپارچه نموده است. برای مثال، اگر يک مشتری تبليغ نامي را روی تلويزيون مشاهده کند، تشويق ميشود تا برای کسب اطلاعات بيشتر با آنها تماس بگيرد. پايينتر بودن کارايي اين روش نسبت به روشي که کاربر تبليغ وب را ميبيند و درخواست انجام کار بلافاصله توسط مشتری پيگری ميشود، جای بحث و بررسي دارد.

مشتريان ميتوانند برای رسانه، محتوی تجاری فراهم نمايند.

در روابط بازاريابی و تبلیغات اين امکان وجود ندارد و اين امر تفاوت چشمگيری است که بايد بهعنوان يک امکان و يک خطر درنظر گرفته شود. يکي از روشهايي که مشتريان ميتوانند به کمک آن محتوی ايجاد نمايند، شرکت در جلسات شرکت يا مباحث مربوط به محصولات است. پيامي که کاربر ارسال مي کند ، حاوی مطالبي است در رابطه با محصولي که مورد بررسي قرار داده است. اين کار چندين مزيت دارد:
سفارشات و توصيه های مشتريان، داراييهايی ارزشمندی است؛ اطلاعاتي در رابطه با نحوه به کارگيری يک محصول، ميتواند نياز به خطوط تلفني برای ارائة سرويس کمک به مشتری را کاهش دهد؛ و ميتوان بازخورد يا پژوهش های بازار در رابطه با درک مشتری از محصولات را ايجاد نمود. شرکت ممکن است با تعبيرهای منفي مواجه شود، ولي اين امر ميتواند توسط مشتريان ديگر به عنوان يک مزيت محسوب شود. زيرا نشاندهندة توجه به نيازهای مشتريان است. اختلاف مهم ديگری که به آن اشاره نشده است، اين است که وب رسانهای است که افراد را به سمت جلو مي بر. مشتريان ميتوانند در رابطه با محتويي که قصد مشاهدة آن را دارند تصميم گيری نمايند. اين به آن معناست که شرکتها بجای فراهم آوردن حجم اندکي از اطلاعات کم اهميت تر،بايد از روش ديگری برای بازاريابي استفاده کنند که در آن، از تابلوهای راهنما و حجم زيادی از اطلاعات مرتبط استفاده شده است که منعکس کننده نيازهای مختلف مشتريان است.